تعریف خلاقیت (نزدیک شدن به پیچیدگی های واقعی)
زمانی که شما عناصر آشنای همیشگی را به روشی جدید دوباره بچینید و به ترکیب جدیدی از همان عناصر قدیمی برسید، شما موفق به خلق ایده ای نو شده اید (درواقع ایده پردازی کردید). برای این کار شما نیازمند بکارگیری توانایی های ذهن تان برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید هستید. زمینه های متعددی که درآن یک شخص فراتر از رویه عموم، (دیگر انسان ها) در مسئله ای مشخص از خود نظری یا عملی خارج از شرایط متصور بروز دهد آن فرد خلاق و ایده پرداز محسوب می شود. مثال : کاربرد آجر برای چیست؟ بنا کردن ساختمان ها، پل ها و هر نوع ابنیه ای که متصور می شوید . اما راه خلاقانه استفاده از آجر این است که از آن برای نگه داشتن در اتاق در زمان وزش باد استفاده کنید.
( متفکر خلاق هیچ عقیده جدیدی بروز نمی دهد. در واقع کار او ارائه تلفیقی جدید، از عقایدی است که پیشتر در ذهن داشته است)
ایده خلاق تبلیغاتی چه ساختاری دارند؟
· ایده خلاق تبلیغاتی در زمینه خود تازه گی داشته و غافلگیر کننده است.
· ایده خلاق حس کنجکاوی مخاطب را برانگیخته می کند .
· مخاطب باید ایده خلاق را درک کند.
· پیام نهفته در ایده معنادار باشد.
· مخاطب پذیرای پیام های آشنا است به شرطی که با گرایش و عقایدش سازگار باشد.
· ایده خلاق می تواند با منطق همسو نباشد در عین حال تماشاگر احساس غرابتی نسبت به آن نکند.
· ایده خلاق دارای تصاویر زیبای است.
چگونه به تصویر کشیدن ایده های خلاق
خلاقیت نوعی تکاپوی فکری و ذهنی برای دست یابی به اندیشه های بدیع است و کارهایی که بتوانند ذهن را در این راستا به تکاپو وا دارند و به ما فرصت اندیشیدن و تبلور آن در جهان خارج را بدهند موجب بروز خلاقیت می شوند. مواد خام مورد نیاز برای خلاقیت همان حقایق جمع آوری شده از موضوع و شناختی است که ما از موضوع اصلی و موضوعات جانبی متصل به آن بدست می آوریم. در بسط خلاقیت، ذهن نیازمند تمرین است در عین حال باید به دانش و تجربه نیز به عنوان ماده خام خلاقیت نظر داشته باشیم.
ماده خام اولیه : بدست آوردن دانش نسبت به مسائلی که به طور مستقیم با محصول و مخاطب ارتباط دارد، شامل جمع آوری اطلاعات با مطالعه جزوات تحقیقی و بحث و مصاحبه با کارشناسان و مصرف کنندگان هستند. توسعه دائمی دانش و اطلاعات از طریق تقویت روحیه پرسش گری و طرح سوال های به ظاهر کودکانه که بسیاری از آن واهمه دارند و سوال های چالش برانگیز باعث پرورش کنجکاوی در انسان می شود.
ماده خام ثانویه : تجربه غنی ترین منبع خلق ایده های خلاقانه است. تجربه را می توان از انجام کارهای متنوع و مخاطره انگیز، مسافرت به مکان های دور افتاده در شرایط سخت و مصیبت بار و تماس های شخصی با اهل فن، خواندن شرح حال افراد، تماشا کردن آثار فاخر به دست آورد. مشاهده مردم و گوش سپردن به حرف هایشان، تماشای فیلم و تلویزیون، برای درک دنیای پیرامونمان نیاز است. مطالعه و کند کاو در تمام زمینه های که موجب گسترش اطلاعات تاریخی هنری اجتماعی می گردد جزو تجربه اندوزی محسوب می شود. بر همین اساس نباید از ورزش ذهن غافل شد و آن بازی های فکری است. آنچه موجب خلاقیت می شود، لزوماً نیاز به هوش و نبوغ فوق العاده ندارد. تمرین دادن ذهن کوشش مضاعفی است که افراد خلاق انجام به خود می دهند تا مغز را به تصویرسازی وا دارند. سخت کوشی و عادت کردن به کار و تلاش، دیدن فیلم و تیزرهای بد و یافتن راه حل برای اصلاح آنها یکی از این تمرینها است. به خاطر داشته باشید با جلوه دادن یک محصول در بازار بزرگ تبلیغات خودتان را مطرح می کنید.
اصلاح شیوه تفکر در افراد خلاق
تفکر باید هدایت شود و از آن برای بهبود قدرت تخیل و امکان تصور سازی در ذهن استفاده گردد. آدمهای خلاق صرفا با حقایق زندگی نمی کنند در عین حال که باید بدانند مخاطبان شان چگونه حرف می زنند، چگونه می بینند ، به چه چیزی گوش می دهند و آرزوهای شان چیست. پس از این آگاهی ها ارتباط با مخاطبان میسر می شود.
سخت فکر کردن
هر آنچه در ذهن یا جزوه های تان جمع آوری نموده اید در کنار هم قرار دهید. بالا پایین کنید تا زیر رو شوند، به جستجوی استعاره ها بپردازید ( چهره او در طراوت همچون شبنم صبحگاهی است) در این مرحله تلاش شما در جهت ترکیب مفاهیم به ظاهر بی ربط برای رسیدن به الگوهای تازه است. هر ایده ای که به ذهن شما هجوم می آورد یادداشت کنید حتی ایده های بد، اجازه اصلاح به ایده های خود ندهید و نگذارید تخیل تان متوقف شود. یک فکر از مسیری به مسیر دیگری منتقل می گردد، اجازه رکود ندهید. درگیری با موضوع در ذهن، زواید آن را از چرخه ذهن خارج خواهد کرد و در تمامی افکاری که به ذهن هجوم می آورد فرو نخواهید رفت زیرا با ورز دادن این افکار، نیمی از آنها را کنار خواهید گذاشت.
تفکر گروهی (برای ایجاد طوفان فکری)
ایده های تبلیغاتی همیشه ثمره ذهن منفرد نیستند، اغلب کار دو نفر و یا یک تیم ایده پردازی هستند، تیمی که درآن صحنه پرداز، استوری برد من، انیماتور و بسیاری حضور دارند، آنهایی که ذهن خود را رها می کنند تا کار گروهی خلاقی را برپایه افکار بکر و ناگهانی (طوفان فکری) به ایده های درخشان مبدل سازند. نیروی اتحاد و پیوستگی دو راه را پیش روی ما می گذارد، وقتی عضوی از گروه ایده ای را مطرح می کند، خود به خود تخیل خود را از دیگران وام می گیرد و البته در همان زمان نیز، با افکار خود، نیروی اتحاد و پیوستگی گروه را تحریک می کند. جمعی فکر کردن، گاه درد سرهایی دارد چون ممکن است افراد گروه در مسیری غیر خلاق سرگردان شوند. افراد گروه باید در جهت یک حقیقت واحد گام بردارند و نسبت به هم فروتنی و احترام داشته باشند.
پرورش
در بسیاری موارد با وجود تمام تلاش ها و تمرکز ها ایده ها به سرعت به ذهن خطور نمی کنند. زمانی که پس از مطالعه و برسی همه حقایق، مسئله را کنار می گذارید و اجازه می دهید این موضوع از خودآگاه وارد ناخودآگاه گردد در اصطلاح خودآگاه تان را رها می کنید، ایده ها خود بسراغ شما خواهند آمد. ایده ها زمان مشخصی برای شکل گیری در ذهن شما ندارند.
نکات مهم در بروز خلاقیت
برای متفاوت بودن متفاوت باشید، قبل از شکستن قانونی باید بدانیم چرا اینکار را می کنیم و جنبه های مخاطره آمیزش را در نظر بگیریم.
جرقه های نخستین ایده بهترین ایده نیست. ایده های درخشان آسان سریع به سراغ آدم نمی آیند. هر چند ایده های خوب را نیز با ورز دادن زیاد، از بین می روند. گاها همان ایده اول بهترین ایده می شود، با اولین جرقه موضوع را رها نکنید.
ازکلیشه ها دوری کنید، اگر ایده بسیار ساده است نمی تواند خلاق باشد زیرا به ذهن هر کسی خطور می کند. با توجه به این مسئله که مردم نیز از ایده های بسیار پیچیده استقبال نمی کنند. ترغیب مصرف کنندگان چه با تصاویر و کلمات مستقیم باشد چه در نمایشی فاخر، نشان از خلاقیت شما دارد.
الهام گرفتن و اقتباس، بسیاری از صحنه های مهم فیلم های مطرح جهان و نمایشنامه و یا رویدادهای مهم تاریخی و بسیاری موارد دیگر می تواند منبع الهام شما برای ایده های تان باشد.
طرح های قدیمی گاهی کارساز هستند، ممکن است در یادداشتهای قدیمی تان طرحی باشد که با اندکی تغییرات جایگزین مناسبی برای محصول جدیدی باشد، از سر زدن در صندوقچه های قدیمی یادداشت هایتان غافل نباشید.
تحقیق را جدی بگیرید، سلیقه و خواسته مخاطبان متفاوت است، دوست داشتن ها و نفرت آنها نیز متفاوت است، شاید آنها به خوبی از هنر سر درنیاورند اما آنها می دانند که چه چیزی را دوست دارند. این بدان معنا نیست که همه آگهی ها باید پایین ترین طبقه اجتماعی را هدف قرار دهند، همینطورآدم های خلاق نباید غرایز خود و آنچه درست می پندارند را مورد توجه قرار ندهند بلکه باید با ایجاد تعادل از طریق شناخت مخاطبان که در طول تحقیقات بدست می آید به معرفی درست محصول دست یابند.
تغییر استراتژی، نه حمایت کنندگان و نه منتقدان آگهی ها مخاطبان آگهی ها نیستند، شما مجبورید استراتژی درست داشته باشید و به آن شکلی نمایشی و جذاب دهید، مصرف کنندگان به آگهی ها واکنش نشان می دهند نه به استراتژی، بینندگان نباید با مراجعه به کتاب ها از فیلم ها لذت ببرند.
ذهن خود را آزاد بگذارید، باید از ذهن بسته پرهیز کنید زیرا گرایش و سلایق شخصی توان خلاقه شما را محدود می کنند. کسی که درکی از موسیقی روز ندارند و صرفا به آثار کلاسیک عشق می ورزد، طیف وسیعی از مخاطبان را از دست می دهد.
نویسنده: علی رزاقی مدیر ایده پردازی و فیلمساز
ادامه مطالب درباره ایده پردازی را در یادداشتها بخوانید
مطالب آموزشی
2 دیدگاه
عالی بود🌺🌺🌺
ممنونیم از نظرتون
خوشحال میشیم پیج اینستاگرام ما به آدرس ahangetasvir هم بازدید کنید .