• Address Iran, Tehran
  • Email Info@ahangetasvir.com
  • Phone 02188231420-22

مروری کوتاه بر تاریخچه مستند سازی

نخستین فیلمسازانی برادران لومیر بودند که در دهه 1890 دست به ساختن فیلم‌هایی زدند که در اصل تراولوگ بودند اما مستند نامیده می‌شدند. سی سال بعد، جان گریرسن فیلمساز و منتقد بریتانیایی این واژه را در اشاره به فیلم مونا (1926) اثر رابرت فلاهرتی دوباره معمول کرد.

دیدگاه گریسون در مستند

گریرسون بنیانگذار گروه مستند در دهه‌ی 1930 در بریتانیا بود و از زمره‌ی نظریه ‌پردازانی که نقش موثری در تبیین ماهیت فیلم مستند داشتند. به باور گریرسون، مستند باید ابزاری برای اطلاع رسانی، آموزش و تبلیغ و تهیج و نیز پرداخت خلاقانه‌ی واقعیت باشد.

برادران لومیر نخستین فیلمسازانی بودند که در دهه 1890 دست به ساختن مستند زدند و سی سال بعد، جان گریرسن فیلمساز و منتقد بریتانیایی این واژه ...
جان گریرسن (John Grierson‎)

در سالهای پایانی دهه‌‌ی 1940، دیدگاه فرهنگستانی گریرسون بشدت از جانب لینزی آندرسن و دیگر بنیانگذاران سینمای آزاد بریتانیا مورد انتقاد قرار گرفت، به باور این منتقدان استفاده از فیلمسازی در قالب مستند به عنوان ابزاری برای تبلیغ و تهیج جامعه ارزش زیبایی شناسی فیلم مستند را زایل می‌کرد و در سطح ایدئولوژیک، فضل فروشی روشنفکری و نخبه‌گرایی اجتماعی را طبیعی جلوه می‌داد (نمک طبیعی سازی و ایدئولوژی) . هر چند موضع گریرسون امروزه به نظر نخبه‌گرایانه می‌رسد، اما اگر بر حال و هوای زمانه در دهه‌ی 1920 تامل کنیم، دست‌کم دلایل اتخاذ چنین موضعی روشن می‌شود.

در بریتانیای کبیر (همچنانکه در ایالت متحده)، پس از 1918 توسعه پیش رونده‌ای در زمینه‌ی دموکراسی خلقی به منصه‌ی ظهور رسید. در 1928 مردان و زنان در بریتانیای کبیر از حقوق مساوی در رای دادن برخوردار بودند. گریرسون که طی سالیان بین 1924 تا 1927 در ایالات متحده کار کرده بود تحت تاثیر نگرانی‌های روشنفکران درباره‌ی دموکراسی مبتنی بر آرای توده‌ها – نگرانی‌هایی چون فقدان آموزش در نزد رای دهندگان، بی‌اطلاع ماندن رای دهندگان عادی به هنگام انتخابات- قرار گرفت و بر آن شد که در این باره کاری بکند.

نمونه فیلم های مستند

این احساس نیاز به آموزش به دیگر اعضای این موسسه‌ی بریتانیایی نیز که همچون گریرسون سینما را ابزاری بی‌نظیر برای آموزش می‌دیدند، سرایت کرد. بدین ترتیب او بین سال‌های 1930 تا 1939 ابتدا با امپایر مارکتینگ بورد و سپس با GPO در مقام تهیه کننده‌ی حدود چهل و دو فیلم مستند درباره‌ی جنبه‌های زندگی بریتانیایی، نهادها، عوامل حکومتی و مسائل خاص کار کرد –هدف از ساختن همه‌ی آنها عبارت بود از درگیر کردن شهروندان با مسائل جامعه‌ی خود، جبهه‌ی ذغال سنگ (1935) که درباره‌ی معدنچیان و کار آنها ، پست شبانه (1936) که درباره‌ی کارگران اداره‌ی پست بودند و از این نظر فیلم‌های نمونه هستند.

برادران لومیر نخستین فیلمسازانی بودند که در دهه 1890 دست به ساختن مستند زدند و سی سال بعد، جان گریرسن فیلمساز و منتقد بریتانیایی این واژه ...

صدای دیگری در مستند

صدای دیگری در کار فیلمسازی مستند کمی بعدتر، عمدتا در جریان جنگ جهانی دوم، از فیلم‌های همفری جنینگز برخاست. جنینگز شاعر بود و نقاش و علاقمند به سورئالیزم ، مارکسیزم، ادبیات و علوم، فیلمهای جنینگز برخلاف نخبه‌گرایی لیبرال گریرسون که بر عزت نفس کارگر اما به صورتی گسسته از زمینه‌ی اجتماعی تاکید می‌کرد، زندگی روزانه و صداهای مردان و زنان عادی را بازتاب می‌دادند(مثل فیلم اوقات فراغت1939).

او نخستین مستندسازی بود که پا از لندن بیرون گذاشت، به بخشهای شمالی بریتانیا رفت و فیلم‌هایی درباره‌ی کارگران صنعتی ساخت. دغدغه‌ی بزرگ او انقلاب صنعتی و تاثیرات آن بر بریتانیا و مردم آن بود. جنینگز اغلب فیلم‌هایش را برای مس آبزرویشن یونیت – واحدی که توسط اندیشمندان چپگرا برای مشاهده‌ی مردم عادی در آثار جنینگز در عین حال واجد ویژگی‌های شاعرانه و سورئال نیز بود، که خود را در نحوه‌ی قاب بندی تصاویر بریتانیای صنعتی و نحوه‌ی مقایسه‌ی مردم عادی و غیر عادی نشان داده است.

ثبت فرهنگ‌های دیگر توسط مستند سازان

هرچند سنت ثبت فرهنگ‌های دیگر سابقه‌ای به قدمت تراولوگ‌های برادران لومیر دارد، اما در واقع رابرت فلاهرتی نخستین مستندسازی(فیلمساز) بود که دست به این کار زد. نخستین فیلم به اصطلاح مستند او نانوک شمال (1922) است که زندگی اسکیموها می‌پردازد.

فلاهرتی همچنین فیلمی را برای گریرسون کارگردانی کرد به نام بریتانیای صنعتی (1931) که با توجه به جهانبینی رمانتیک فلاهرتی عجیب به نظر می‌رسد.

در اتحاد شوروی ژیگاورتوف طی دهه‌ی (1920)، پیشرفت‌های شوروی را در مستندهایی که برای کینو-پراودا(فیلم حقیقت) می‌ساخت، ثبت کرد.

در آثار او می‌توان میراث احتمالی دو گرایش بریتانیایی را که بیشتر اشاره کردیم، تشخیص داد. ورتوف همانند گریرسون مستند را وسیله‌ای برای آموزش می‌دانست، اما سبک او یک فرمالیزم آوانگارد که از طریق مونتاژ به مرتبت ساختار زدایی رسیده است. آن دغدغه‌های زیبایی شناختی درباره‌ی تصویر را متجلی می‌سازد که در آثار جنینگز دیده بودیم.

امکانات مستند در مرحله‌ای نوین

در دهه‌ی 1930 مدودکین فیلمساز شوروی امکانات مستند را وارد مرحله نوینی کرد، حین مسافرت با قطار به سراسر شوروی، فیلم‌های مستند را فیلمبرداری می‌کرد، ظاهر می‌کرد و در محل برای کارگران نمایش می‌داد این آثار با نام سینه-ترن cine-train معروف شده‌اند.

به دلیل مضیقه‌ی مالی که پس از پایان جنگ جهانی دوم بروز کرد، بسیاری از فیلمسازان مشتاق در اروپا تا پیش آمدن مجالی برای ساخت فیلم‌های داستانی، روی به مستند آوردند (آلن رنه،ژرژ فرنژو و آینس واردا در فرانسه و کن راسل در بریتانیا، کسانی هستند که نامشان به ذهن می‌رسد).

هرچند برخی از کارگردان‌ها، بخصوص آنهایی که نامشان آمد مستندهای سیاسی مهمی ساختند، اما بسختی می‌توان گفت که جنبشی را بوجود آوردند.

برادران لومیر نخستین فیلمسازانی بودند که در دهه 1890 دست به ساختن مستند زدند و سی سال بعد، جان گریرسن فیلمساز و منتقد بریتانیایی این واژه ...

سینما وریته و تحولات مهم مستند

تحول مهم بعدی در دهه‌ی 1960روی داد که با ظهور گروه سینما-وریته در فرانسه و سینمای بی‌واسطه در ایالات متحده مشخص می‌شود. دو تحول تکنولوژیکی – تلویزیون و دوربین سبک وزن- سبب ساز این سبک مستند بودند. اخبار تلویزیون از نظر ظاهری به تصاویر زنده می‌مانست. دوربین سبک وزن امکان عدم مزاحمت و تحرک و امکان شکار واقعیت(و ثبت آن) بر روی فیلم را فراهم می‌ساخت.

برخی سنتهای پیشین مستند نیز کار خود را تعدیل کردند، مردم عادی بر تجارب خودگواهی می‌دادند، چه این تجارب تجربه‌ی روزانه‌ی اهالی پاریس در تابستان 1961 باشد (روز شمار یک تابستان1961 اثر ژان روش و ادگار مورن) یا تجربه‌ی مردم فرانسه از اشغال کشور توسط نازی‌ها (اثر مارسل افولس 1970)، یا اعتصاب معدنچیان در ایالات متحده (هارلن کانتی،امریکا،1976،اثر باربرا کاپل).

در حال و هوای لیبرالی دهه‌ی 1970 در جامعه‌ی غرب گروه‌های فیلمسازی و فیلمسازان مستقل بسیاری مستندهایی ساختند که به چالش با قدرت حاکم برمی‌خاستند . فیلم‌هایی فمنیستی چشمگیرتر بودند و به زندگی زنان، مسئله‌ی مادر بودن و روسپی گری می‌پرداختند، زنان سیاه و زنان رنگین پوست نیز نخستین جای پاها را در فرآیند فیلمسازی به دست آوردند.

فیلمسازان همجنس‌خواه از طریق فیلم‌های مستند صاحب صدایی شدند و از شیوه‌ی زندگی خود و نیز سیاست ورزی همجنس‌خواهی سخن گفتند.

در این دوره مضامین عمده‌ای که بر سر زبان‌ها بودند عبارت بود از سقط جنین(حتی فرانسه، که هنوز این‌کار غیرقانونی بود: ، چارلز بلمونت و ماریا ایزارتر، 1973)، هویت جنسی، نژادپرستی و استثمار اقتصادی.   

مستند سازی در سالهای اخیر                         

در سال‌های اخیر در دهه‌ی 1980، ظهور تکنولوژی ویدئو منجر به پیدایش تعداد بی‌شماری تعاونی‌ها و کارگاه‌های فیلمسازی در اروپا و ایالات متحده شده است.

این پدیده همچنین باعث دموکراتیزه کردن بیشتر دوربین شده و در سایه‌ی آن صداهای بیشتری از جوامع حاشیه‌ای توانسته‌اند راهی برای بیان بیابند.

تغییرات حاصله در پخش برنامه‌های تلویزیونی در عین حال باعث افزایش بینندگان فیلم‌های مستند شده است. با پیدایش تلویزیون‌های کابلی و ماهواره‌ای به برنامه‌های بیشتری نیاز خواهد افتاد، از جمله برنامه‌هایی که مخاطبان خاص دارند.  

 بیشتر بخوانید:

  تاریخچه انیمیشن